ماده یک قانون مسئولیت مدنی می گوید : «هرکس بدون مجوز قانونی عمدا یا در نتیجه بی‌احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد شده لطمه‌ای وارد کند که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود، مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود است.»‏

دیه ، طریق جبران مالی تلفات و صدمات جسمانی و بدنی و مجازاتی برای فرد مرتکب و خاطی است.
دیه علاوه بر جبران خسارات توسط فاعل و مجازات وی، کارکرد دیگری نیز دارد؛ دیه در واقع راهکاری است برای پیشگیری از ارتکاب جرائم و اهرمی است برای مجاب کردن انسان‌ها بر دقت بیشتر در انجام امور، در جهت جلوگیری از بروز اتفاقات غیرعمدی

 

بر طبق قانون در موازد زیر دیه پرداخت می شود :

الف – قتل یا جرح یا نقص عضو كه بطور خطاء محض واقع می شود و آن در صورتی است كه جانی نه قصد جنایت نسبت به فرد مصدوم راداشته باشد و نه قصد کار انجام شده بر او را مانند آن كه تیری را به قصد شكاری رها كند و به شخصی برخورد نماید .
ب – قتل یا جرح یا نقص عضو كه بطور خطاء شبیه عمد واقع می شود و آن در صورتی است كه جانی قصد کاری را كه نوعا” سبب جنایت نمی شود داشته باشد و قصد جنایت را نسبت به مصدوم نداشته باشد مانند آن كه كسی را به قصد ادب کردن به نحوی كه نوعا” سبب جنایت نمی شود بزند و اتفاقا”موجب جنایت گردد یاطبیبی مباشرتا” بیماری را بطور متعارف معالجه كند و اتفاقا” سب جنایت بر او شود .
ج – مواردی از جنایت عمدی كه قصاص در آنها جایزنیست .
تبصره 1 – جنایتهای عمدی و شبه عمدی دیوانه و نابالغ بمنزله خطاء محض است .
تبصره 2 – در صورتی كه شخص كسی را به اعتقاد قصاص یا به اعتقاد مهدورالدم بودن بكشد واین امر بر دادگاه ثابت شود وبعدا” معلوم گردد كه فرد جنایت دیده مورد قصاص و یا مهدورالدم نبوده است قتل به منزله خطاء شبیه عمد است . و اگر ادعای خود را در مورد مهدورالدم بودن مقتول به اثبات برساند قصاص و دیه از او ساقط است .
تبصره 3 – هرگاه بر اثر بی احتیاطی یا بی مبالاتی یا عدم مهارت و عدم رعایت مقررات مربوط به امری قتل یا ضرب یا جرح واقع شود به نحوی كه اگر آن مقررات رعایت میشد حادثه ای اتفاق نمی افتاد قتل و یا ضرب و یا جرح در حكم شبه عمد خواهد بود .
ماده 296 – در مواردی هم كه كسی قصد تیراندازی به كسی یا شیئی یا حیوانی را داشته باشد و تیر او به انسان بی گناه دیگری اصابت كند عمل او خطای محض محسوب میشود .

 

تفاوت دیه با ارش:

معمولا جبران خسارات بدنی با پرداخت دیه یا ارش است اما، نوع ومیزان خسارت دیه در قانون مشخص است ولی میزان خسارت ارش در قانون مشخص نیست .

به عنوان مثال در قانون جبران خسارت قطع شدن یک دست نصف یک دیه کامل است ولی دیه پاره شدن یک تار عصبی در دست در قانون اعلام نشده که در خصوص جبران این نوع خسارت قاضی دادگاه به نظریه کارشناسی پزشکی قانونی متمسک می شود و پزشکی قانونی معمولاٌ آین خسارت را با درصدی از دیه عضوی بیان میکند.
به عبارت دیگر هر جنایتی که بر عضو کسی وارد شود و شرعاٌ مقدار خاصی به عنوان دیه برای آن تعیین نشده باشد مرتکب جنایت باید ارش بپردازد

 

 

0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x